نرخ ارز و نظامهای نرخ ارز- قسمت اول
بازدیدها: 169
مقدمه
در هر کشور تعداد مشخصی از متغیر های کلان اقتصادی اهمیت بالایی دارند. در عین حال بازارهای خاصی به ویژه بازارهای کلان مورد توجه قرار می گیرند. نرخ ارز جزو ۳ متغیر مهم اقتصاد کلان ایران و بازار ارز شاید مهمترین بازار ایران باشد چرا که تاثیر آن در اقتصاد و سیاست و جامعه و تاثر آن از این قبیل موارد خیلی زیاد می باشد. معمولا هر بار که یک بحران ارزی در کشور رخ می دهد، تعداد زیادی مقاله در این خصوص در کشور نگاشته- بازنگاشته و منتشر می شود. شاید بد نباشد که در این مقاله یک مروری خلاصه و کلی به مبحث نرخ و نظام ارز داشته باشیم تا در بحثهای بعدی بتوانیم به آنها به عنوان یک مرجع مراجعه داشته باشیم. مطالبی که در این مقاله از وبسایت اکونوایزر ارائه می شود کمک می کند تا دید علمی تر، حرفه ای تر و واقع بینانه تری نسبت به تحولات بازار ارز داشته باشیم.
نرخ ارز:
قبل از این که به معرفی انواع نظام ارزی بپردازیم، به انواع نرخ ارز و مفهوم خود آنها می پردازیم. در وهله اول نرخ های ارز از نظر زمان انتقال ارز و مالکیت آن به دو نوع آنی و آتی (سلف) تقسیم می شوند.
نرخ و معاملات آنی ارز:
در معاملات آنی، بلافاصله ارزها منتقل شده و بهای آن هم دریافت می شود. نرخی که در این وضعیت بدست می آید، نرخ آنی نامیده می شود. معمولا وقتی صحبت از نرخ ارز می شود، منظور نرخ آنی است و وقتی بخواهیم به بحث نظامهای ارزی وارد شویم، هر جا از روش تعیین نرخ ارز به عنوان پایه بحث صحبت می شود، منظور همان نرخ آنی ارز است. در کشورهایی که از سیستم نرخ شناور ارز استفاده می کنند یا به نحوی یک حدودی از شناورسازی در آنها انجام شده است، چنانچه دارای بورس ارز باشند و بورس (یا بازار) ارزشان در ساعات مشخصی فعالیت کند، نرخ آنی در ساعات فعالیت بورس برابر قیمت تابلو و در خارج ساعات فعالیت بورس، نرخ بسته شدن بورس می باشد. در کشورهای با سیستم دارای شناوری که فاقد بورس ارز هستند یا بورسهای ارز آنها پیوسته یا به اصطلاح تجار ۷۲۴ ( ۲۴ ساعت ۷ روز هفته) فعالیت می نمایند، معمولا ساعات مشخصی را برای اعلام نرخ آنی ارز مشخص می کنند که در ایران ساعت ۱۱ روز های غیر تعطیل می باشد. در نظامهای کاملا تثبیت شده یا نزدیک به آن مراجعی مثل قانون بودجه یا اعلامیه بانک مرکزی که معمولا در تاریخ های مشخصی اعلام می شوند، مرجع هستند.
نرخ و معاملات آتی (فیوچرز) ارز (Future Exchange Rate):
در معاملات آتی ارز که گاه به عنوان هیجینگ (Hedging) نیز شناخته می شود، یک ارز خارجی به قیمتی مشخص فروخته می شود اما تحویل و انتقال مالکیت آن در آینده رخ می دهد بنابراین نرخ آتی اصولا یک نرخ پیشفروش یا پیش خرید ارز است.
معاملات آتی ممکن است، به دو شکل قطعی یا اختیار معامله باشند؛ اما برخی معاملات آتی را متفاوت از اختیار معامله می دانند. در قراردادهای آتی یک طرف تکلیف خود را انجام می دهد و طرف دیگر تعهد بر انجام آن دارد یا هر دو طرف تعهد انجام دارند، اما در قراردادهای اختیار معامله، یکی از طرفین معامله (خریدار یا فروشنده) با پرداخت مبلغی وجه یک اختیار می خرد که در زمان تعیین شده، کالای مورد نظر را (که اینجا ارز است) بر اساس قیمتی که امروز توافق می نماید بخرد یا بفروشد ولی در اختیار خرید فروشنده تعهد می نماید که اگر خریدار متقاضی خرید بود، به قیمت توافق شده موقع معامله اختیار بفروشد و در اختیار فروش، خریدار تعهد می نماید به قیمتی که امروز تعهد نموده است، خرید نماید. تفاوت ۴ نرخ آنی، آتی، اختیار خرید و اختیار فروش می تواند راهنماهای خوبی برای پیش بینی روندهای آتی قیمت بازارها و نحوه معاملات جاری باشد. با این حال به علت پیچیدگی مدلهای قیمت گذاری آتی و اختیار معامله تفسیر آنها و نیزی قیمت دادن در این بازارها کاری بسیار تخصصی، فنی و پیچیده است. نرخ بهره، نرخ ریسک و انتظار از قیمت ارز در سررسید از عواملی هستند که بر نرخ های آتیو اختیار معامله تاثیر دارند.
اگر طرف فروشنده ارز را تحویل دهد به این قرار که بهای آن را در آینده تحویل بگیرد، تمایل عمده آن است که در قراردادهای فاینانس خارجی نظیر یوزانس طبقه بندی شود.
نرخ اسمی ارز:
نرخ ارز نیز مانند انواع مختلفی از متغیر های کلان، به انواع اسمی، واقعی، موثر و نیز واقعی موثر تقسیم می شود. قیمت اسمی همان قیمتی است که در بازار ها معامله می شود یا توسط مرجع تامین کننده/تخصیص دهنده نرخ ارز مشخص می شود و فهم ان برای همه کاملا ساده است.
نرخ واقعی ارز:
طبق تعریف معروف در متون اقتصادی نرخ واقعی ارز به دو نرخ متفاوت برای صادرکنندگان و واردکنندگان (و کلیه کسانی که به نحوی به این دو مربوط هستند) تقسیم می شود.
نرخ واقعی ارز در واردات
این نرخ، اثر خالص تعرفه های گمرکی و خالص مالیاتهای مخصوص واردات و نیز یارانه های احتمالی وارداتی را به حساب می آورد بنابراین نرخ واقعی ارز در واردات برای کشوری مثل ایران حداقل ۲۰% بالاتر از نرخ اسمی ارز می باشد.
نرخ واقعی ارز در صادرات:
این نرخ، اثر خالص تعرفه های گمرکی و مالیاتهای صادراتی و نیز مشوقها و یارانه های صادراتی را در نظر می گیرد و در ایران حداقل ۱۵% بالاتر از نرخ اسمی ارز می باشد.
نرخ موثر ارز:
در نظامهای ارزی که چند نرخ مختلف برای مقاصد مختلف دارند و به احتمال بسیار قوی سهمیه بندی نیز بر این مصارف اعمال می نمایند و یا اینکه بازار سیاه قوی برای ارز وجود دارد، از نرخ موثر ارز استفاده می شود. نرخ موثر ارز در واقع میانگین وزنی نرخهای مختلف ارز به علاوه اثر سهمیه بندی هاست اما در کاربردهای عملی روزمره اغلب صرفا میانگین وزنی نرخ ارز استفاده می شود و اثر سهمیه ها بیشتر در کارهای پژوهشی پیشرفته یا مطالعات پیشرفته سیاست گذاری و سرمایه گذاری های بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد.
نرخ واقعی موثر ارز:
این نرخ نیز مانند نرخ واقعی ارز است با این تفاوت که اثر سهمیه بندی های ارزی و مقررات مربوط به نقل و انتقال ارز را نیز در نظر می گیرد. اگر چه در تاریخ تدوین این مقاله، تحقیق مشخصی در خصوص برآورد نرخ واقعی موثر ارز در دسترس نبوده است اما برآورد این است که نرخ واقعی موثر ارز در واردات به طور میانگین بیش از ۴۰% بالاتر از نرخ اسمی ارز باشد در حالی که نرخ واقعی موثر ارز برای صادرات احتمالا تنها تفاوت اندکی با نرخ اسمی ارز خواهد داشت. نرخ واقعی موثر مانند نرخ واقعی ارز معمولا در اخبار و تابلو ها اعلام نمی شود و این نرخها بیشتر در گزارش های حرفه ای بنگاههای بزرگ اقتصادی، دانشگاهها، شرکتهای مشاوره اقتصادی و نظایر آن قید می شود و بر خلاف نرخ اسمی ارز اطلاع از آن بدون پرداخت هزینه معمولا امکان پذیر نیست. نرخ واقعی و نرخ واقعی موثر ارز می تواند از گرفتار شدن سرمایه گذران در تله های تحلیل های تکنیکال به نحو موثری جلوگیری کند. همچنین می تواند منجر به واقعی تر و حرفه ای تر شدن ارزیابی طرح های اقتصادی شود. دقت نمایید که برآورد نرخ واقعی موثر ارز برای مقاصد ارزیابی طرح های اقتصادی که بعضا با واژه انگلیسی «Feasibility Study» شناخته می شود پیچیده تر از کاربرد آن برای مقاصد بورس بازی در بازار ارز و نظایر آن است و باید از متخصصان حرفه ای استفاده شود.
انواع تثبیت ارز:
از آنجا که تثبیت نرخ ارز و درجه این تثبیت و نحوه این تثبیت معیار اصلی طبقه بندی انواع نظامهای ارزی است لذا ابتدا مختصری به انواع تثبیت ارز می پردازیم. لازم است عرض نماییم که وقتی تثبیت توسط دولت یا مقام پولی یا مقام ناظر بازار ارز انجام می شود ما از واژه تثبیت نرخ ارز استفاده می نماییم اما وقتی که تثبیت توسط فعالان بازار ارز انجام شود عمدتا از واژه هایی نظیر مدیریت نوسانات بازار ارز یا بیشتر از آن مدیریت ریسک ارز استفاده می شود. آشنایی که با انواع نرخ ارز در بالا حاصل کردیم به ما کمک خواهد کرد مطالب زیر را بهتر بفهمیم.
تثبیت از نظر نوع نرخ ارزی که مبنای تثبیت است می تواند شامل تثبیت نرخ ارز اسمی، تثبیت نرخ ارز واقعی، و تثبیت نرخ ارز واقعی موثر باشد.
تثبیت از نظر مکانزیم تثبیت می تواند به دو گروه تثبیت مستقیم یا بی واسطه و غیر مستقیم یا با واسطه تقسیم شود.
تثبیت نرخ اسمی ارز:
وقتی صحبت از تثبیت نرخ ارز می شود منظور تثبیتی است که توسط نهاد سیاستگذار و یا ناظر (اغلب دولت یا بانک مرکزی) در بازار ارز اعمال می شود اما ممکن است نرخ ارز یا درواقع اثرات نرخ ارز برای یک ذینفع یا کارگزار تثبیت شود که این موارد جزو راهکارهای مدیریت ریسک بازار ارز محسوب می شوند همچنین وقتی صحبت از تثبیت نرخ ارز می شود، منظور بیشتر همان قیمت اسمی آنی می باشد. طبیعی است که وقتی قیمت ارز تثبیت شده باشد، قیمت آنی و آتی با هم یکسان باشند. تثبیت نرخ اسمی ارز عمدتا منتج به نظام ارز تک نرخی تثبیت شده خواهد شد.
تثبیت نرخ واقعی یا نرخ واقعی موثر:
از آنجا که اثر نرخ ارز در جامعه بیشتر از طریق نرخ واقعی موثر منتشر می شود، سیاستمداران تلاش می کنند تا نرخ واقعی موثر ارز را تثبیت نمایند. بر خلاف تثبیت اسمی نرخ ارز که اصولا فراگیر است، تثبیت نرخ واقعی موثر ارز ممکن است به صورت فراگیر یا هدفمند انجام شود. اگر تثبیت نرخ ارز به صورت تثبیت نرخ واقعی موثر هدفمند انجام شود، احتمال زیاد منجر به نظام چند نرخی ارز و نیز ترکیب نظامهای شناور و ثابت خواهد شد. این سیستم تثبیت یکی از پیچیده ترین اهداف سیاستگذاری در همه ابعاد اهداف رفاهی- صنعتی- تجاری- محیط زیست و نظایر آن خواهد بود. با این حال اغلب دولتها با نوسانات در نظامهای تعرفه گمرکی، یارانه ای، مالیاتها، و نیز انواع متعدد ابزارهای سیاستی سازمانی ( نظیر مجوز ها) عملا نوعی سیستم تثبیت نرخ واقعی موثر ارز را پیگیری می کنند. وقتی که دامنه نوسانات القایی یا وارده به بازار ارز کم باشد و مداخلات محدودی ایجاب نماید، تثبیت نرخ واقعی موثر ارز اغلب مخفی می ماند اما اگر دامنه نوسانات و در نتیجه دامنه مداخلات مورد نیاز زیاد باشد این نوع تثبیت آشکار خواهد بود. یک مثال واضح از تثبیت نرخ ارز در ایران به دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و حوالی سال ۱۳۸۰ بر می گردد. در این دوران به علت افزایش درآمدهای نفتی و نیز کاهش رتبه ریسک ایران، ریال در حال تقویت بود که در این موقع دولت برای جبران اثر کاهش نرخ ارز جوایز صادراتی را تصویب کرد.
تثبیت مستقیم:
اگر تثبیت پول ملی یک کشور بدون واسطه بر اساس ارز خارجی، طلا، یا سایر فلزات و سنگهای گرانبها صورت گیرد این تثبیت مستقیم می باشد.
تثبیت غیر مستقیم:
در تثبیت غیر مستقیم، پول ملی کشور بر اساس ارز خارجی، طلا، فلزات گرانبها، یاسنگهای گرانبها یا سبدهای منتخبی از آنها تثبیت می شود، در این مرحله از سیاست تثبیت، آن چیزی که معیار اصلی تثبیت است، دسترسی می باشد اما چون هر یک از این اقلام ممکن است با نوساناتی مواجه باشند، بنابراین قیمت آنها نیز در قبال یک مورد دیگر تثبیت می شود. مثلا در نظام برتون وودز، دلار به طور مستقیم بر اساس طلا تثبیت می شد اما سایر پولها بر اساس دلار آمریکا تثبیت می شدند آمریکا ۷۰ درصد طلای دنیا را در ابتدای بعد از جنگ در اختیار داشت و طلا برای آمریکا در دسترس تر بود و دلار آمریکا برای سایر کشور ها در دسترس تر بود.
انواع پایه های تثبیت
وقتی از تثبیت نرخ ارز صحبت می شود مهم است که بدانیم این تثبیت بر اساس چه چیزی انجام می شود. در برخی کشور ها پایه تثبیت (خصوصاً تثبیت اسمی) به حدی جاافتاده است که شاید به ذهن کسی خطور هم نکند که انتخاب یک پایه مناسب برای تثبیت امری بسیار مهم می باشد. شاید وقتی که دامنه شوکها و نوسانات کوچک باشد و تثبیت مد نظر جامعه هم تثبیت اسمی آنی باشد، این پایه چندان مهم نباشد اما باید بدانیم که شوکهای بزرگ و نوسانات شدید، الزاما جامعه را به سمت تثبیت هدفمند سوق می دهد و آنجاست که پایه تثبیت بسیار مهم می شود. یکی از عواملی که باعث افزایش قدرت برخی ارزها یا حتی کشور های متبوع آنها در طول تاریخ شده است، همین انتخاب پایه تثبیت مناسب بوده است. لازم به ذکر است که در کلیه مباحث تثبیت از جمله پایه تثبیت، دوره تثبیت نیز یکی از فاکتور های بسیار مهم و حیاتی است.
تثبیت بر پایه طلا
تثبیت بر پایه طلا یک سیستم قدیمی است که شاید ۸۰۰ سال سابقه دارد و تقریباً به اوایل ظهور پول های کاغذی بر می گردد و حتی قبل از آن نیز در زمان پولهای فلزی نیز بر اساس عیار، وزن و قیمت نسبی فلز به کار رفته در سکه، این تثبیت یا ارزش گذاری در قبال طلا انجام می شده است.
ایراد اولیه ای که بر تثبیت بر پایه طلا وارد شد، مربوط به کمیابی آن است. طلا یک عنصر طبیعی، معدنی و کمیاب است که با بهره برداری و استخراج بیشتر کمیاب تر می شود، در حالی که اقتصاد های دنیا در حال رشد هستند بنابراین با رشد جوامع و اقتصادها، طلا عملا کمیاب تر می شود؛از این رو، تثبیت بر اساس طلا یا هر ماده طبیعی دیگر با نوسانات غیر قابل کنترل مواجه خواهد بود.
در برخی دوره ها مانند قرون پانزدهم، شانزدهم و هفدهم میلادی که با ورود فراوان طلای آمریکای جنوبی به اروپا، عملا قیمت طلا تنزل یافته و در این جوامع تورم رخ داده بود در بقیه مواد عمدتا طلا با کمیابی روبرو بوده و خیلی سریع رشد جوامع را متوقف می نماید.
بر اساس آمار های موجود برآورد می شود تولید ناخالص داخلی جهان GDP تا پایان در سال ۲۰۱۸ به چیزی حدود ۸۴هزار میلیارد دلار برسد، با توجه به اینکه سرعت گردش پول در اقتصادها بین ۰٫۵ تا حتی ۹ متغیر است در نتیجه برای پشتیبانی این حجم از اقتصاد نیاز به حداقل ۲۰هزار میلیارد دلار نقدینگی است. حال اگر این مقدار نقدینگی بخواهد با طلا جایگزین شود بر اساس قیمت تقریبا ۱۲۰۰ دلاری فعلی اونس طلا به چیزی حدود ۵۱۸۰۰۰ الی ۲۱۷۷۰۰۰ تن طلا ( با توجه به سرعت گردش امکان پذیر برای طلا) نیاز خواهد بود. این در حالی است که طبق گزارش شورای جهانی طلا (World Gold Council) کل طلای موجود در دنیا (نزد بانکهای مرکزی و تجاری، دولتها، صندوق بین المللی پول و حتی مجموعه های شخصی) فقط حدود ۱۸۴ هزار تن است یعنی کل طلای موجود در جهان تقریبا یک دوازدهم مقدار مورد نیاز برای انجام معاملات است در حالی که طلا به عنوان یک فلز صنعتی و نیز یک زیور آلات مصارف متعدد دیگر نیز دارد: از کاربرد در مدارهای الکترونیک (در ساخت هر گوشی موبایل هوشمند، حدود یک گرم طلا به کار رفته است) گرفته تا معماری، مواد شیمیایی، داروها، زیورآلات و دهها مصرف دیگر.
با خواندن مطلب اخیر شاید برخی خوانندگان بخواهند نتیجه بگیرند که پولهای دنیا فاقد پشتوانه طلای لازم برای حفظ ارزش خود هستند. در این مورد نیز باید عرض نمایم آن قسمت از پولهای دنیا که باید در ازای آن پشتوانه طلا نگهداری شود، اسکناس کاغذی و تا حدی مسکوک است که پول پرقدرت نامیده می شود. تقریبا ۵% کل حجم نقدینگی جهان پول پرقدرت است و ارزش بقیه نقدینگی متکی به پول پرقدرت یا اسکناس و مسکوک می باشد لذا کل ذخیره طلای لازم برای تثبیت ارزش پولهای ملی کشورها چیزی در حدود ۲۶۰۰۰ تن طلا می باشد که به نظر می رسد مجموع طلا و سنگها و فلزات گرانبهای در اختیار بانکهای مرکزی، دولتها، مراکز مالی بین المللی و نظایر آن حتی بیش از این هم باشد به نحوی که فقط فدرال رزرو آمریکا حدود ۱۱ میلیارد دلار ذخیره طلا به عنوان پشتوانه طلا دارد که شامل حدود ۹۲۰۰ تن طلا می باشد. به هر حال واقعیت این است که صرف نظر از تکالیف قانونی، بازارها بیشتر تحت تاثیر نقدینگی و انواع آن هستند تا پول پرقدرت.
موافقت نامه برتون وودز نیز که در سال ۱۹۴۵ تصویب و به اجرا درآمد نظامی ارزی به صورت تثبیت مبتنی بر طلا را بنا نهاد و رسمیت داد.
تثبیت بر پایه فلزات و سنگهای گرانبها یا سبدی از آنها
تثبیت بر پایه سایر فلزات گرانبها به ویژه نقره نیز سابقه طولانی داشته است. همانطور که در بالا ذکر شد حجم کل طلای موجود در جهان کفاف کل معاملات دنیا را نمی دهد و این محدودیتی جدید نیست و از گذشته بوده است مضاف بر این هیچ وقت طلای جهان بین کشورها به طور متناسب و یا مساوی توزیع نشده است مثلا در سالهای نخست بعد از جنگ جهانی تقریبا دو سوم طلای دنیا به کشور ایالات متحده آمریکا تعلق داشت. بر همین اساس فلزاتی چون نقره، پلاتین، پالادیوم، ایریدیومو تیتانیوم نیز در مناطقو در مقاطع مختلف به کمک طلا آمده اند البته قطعا سهم نقره در این بین خیلی بیشتر بوده است. در سالهای اخیر سنگهای گرانبها خصوصا الماس، زمرد و یاقوت نیز در برخی مقاطع تاریخی در برخی کشورها و جوامع به عنوان پشتوانه پول و نیز پایه تثبیت به کار رفته اند اما به علت اینکه سنگهای گرانبها بر خلاف فلزات گرانبها دارای عیار و ابعاد و سایر ویژگی های استاندارد نمی باشند عملاً در هرجا که به کار رفته اند، بسیار کم دوام و کم دامنه بوده اند.
تثبیت بر پایه یک ارز خارجی
تثبیت بر پایه یک ارز خارجی اولین بار در پیمان استرلینگ دیده می شود. در این پیمان ۱۶ کشور تعهد کرده اند تا ارز های خود را بر اساس لیره استرلینگ (پوند انگلیس) تثبیت نمایند. پیمانهای متعدد و نیز سیاستهای تثبیت متعدد بسیار دیگری نیز اساس یک ارز خارجی شکل گرفته است. پیمان برتون وودز نیز تا سال ۱۹۷۱ تثبیت دلار را بر اساس طلا و تثبیت سایر ارزها را بر اساس دلار آمریکا در نظر می گرفت.
این بحث ادامه دارد…
پاسخی بگذارید