Search
Generic filters
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in excerpt
Search in comments
Filter by Custom Post Type

آشنایی با آینده پژوهی

بازگشت به بلاگ
آینده پژوهی

اشتراک گذاری پست

آشنایی با آینده پژوهی

بازدیدها: 260

مقدمه

آینده پژوهی  که دیگر معادل فارسی آن آینده نگاری است، در زبان انگلیسی معادل های متعددی دارد که می توان به «Futurology» ، «Future Science» ، «Future Studies» ، «Future Research» ، «Strategic Foresight» ، «Futuristics» ، «Future Thinking» و «Futuring» اشاره کرد. در بین واژه هایی که برای آینده پژوهی استفاده می شود «Futurology» هم در دانشنامه ها و دایره المعارف ها متداول تر است و هم در بین عموم مردم بیشتر به کار می رود. استفاده از «Futurology» برای اشاره به مطالعات آینده نخستین بار در دهه ۱۹۴۰ میلادی  توسط دانشمند آلمانی Ossip K. Flechtheim رواج یافت اما در سالهای اخیر با توجه به این که پژوهشگران و متخصصان حوزه بیشتر بر این نکته تاکید دارند که مطالعه آینده باید بر سناریوهای مختلف مبتنی باشد تا یک آینده محتوم، برای همین با احتیاط و خیلی کمتر از این واژه استفاده می نمایند و کاربرد «Future Studies» و «Strategic Forsight» متداول تر شده است.

آینده نگاری یکی از اصطلاحات و موضوعات علمی جذاب در یک دهه اخیر بوده است و تحقیقات زیادی در این خصوص انجام و مقالات و کتاب های بسیاری در مورد آن نوشته شده است؛ به عنوان مثال، تعداد رکورد های مرتبط با آینده پژوهی و آینده نگاری در سامانه گنج مرکز اسناد و مدارک علمی ایران (Irandoc) حدود ۲۷۰۰ مقاله را شامل می شود و این تازه مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های فارسی است. مقالاتی که از نظر علمی رتبه بندی نشده اند و نیز مقالات نوشته شده به سایر زبانها و نیز مقالات ثبت شده در پایگاه های مختلف آمارهای به مراتب بالاتری را بدست می دهد. همچنین دوره های آموزشی رسمی در دانشگاه ها برای آن طراحی شده و کنفرانسها، سمینارها و دوره های آموزشی زیادی با موضوع آینده پژوهی برگزار می شود. مجلات و نشریات متعددی نیز در مورد آینده پژوهی و آینده نگاری منتشر می شود که نمونه آنها دو فصل نامه علمی-پژوهشی آینده پژوهی ایران است.

در کشور خودمان ایران، یک انجمن علمی در سطح ملی و عمومی در مورد آینده نگری داریم و چندین انجمن یا موسسه علمی برای حوزه های تخصصی خاص یا دانشگاه های مختلف در حوزه آینده پژوهی فعالیت می کنند. در سطح بین الملل نیز انجمن حرفه ای آینده پژوهان نیز از سال ۲۰۰۲ تاسیس شده است.

در این مقاله سعی می کنیم آشنایی بیشتری را با این بحث برای مخاطبان وبسایت اکونوایزر فراهم کنیم و
چشم اندازی از کاربرد آن در موضوعات اقتصادی نظیر سرمایه گذاری و مدیریت کسب و کار ارائه بدهیم.

ضرورت آینده پژوهی و آینده نگاری

انسان از سالهای بسیار دور یا حداقل از حدود ۸۰۰۰ سال پیش که تمدنها در زمین شکل گرفته اند، همواره در صدد پیش بینی آینده بوده است و تمایل شگرفی به این موضوع نشان داده است. علت این امر را می توان در تغییرات مداوم محیط انسان در طی زمان جستجو کرد. انسان برای دستیابی به هر کدام از خواسته ها و آرزو های خود و نیز مقابله با هر کدام از مشکلات خود همواره راه حل هایی را جسته و یافته و تدابیری را اتخاذ کرده و بکار بسته است و گاه ابزارهایی را ساخته و بکار گرفته است اما تغییرات محیطی طی زمان باعث شده اند تا این راه حل ها، تدابیر و ابزارهای طی زمان ناکارآمد شوند. انسانها در مواجهه با این موضوع چند راه بیشتر نخواهند داشت:

  • به صورت منفعلانه با رویدادهای آتی روبرو شوند و صرفا تماشاگر از دست دادن خواسته ها و آرزوهای خود و رویارویی مجدد با مشکلات باشند.
  • وقایع آینده را پیش بینی کنند و راه حل ها، تدابیر و ابزارهای خود را با آنها تطابق و وفق دهند.
  • وقایع آینده را خود رقم بزنند و آنها را طوری طراحی کنند که تدابیر و ابزارهایشان با نقصان و اشکال کمتری مواجه شوند.

انسانها که تمایلی به انصراف از خواسته ها و آرزوهای خود ندارند و از رویارویی مجدد با مشکلات قدیمی یا جدید گریزان هستند همواره قصد دارند تا بدانند در آینده با چه وضعیت/وضعیت هایی رو برو خواهند بود، احتمال هر وضعیت چقدر است؟ توالی رخداد و فاصله زمانی رخ دادن هر وضعیت چقدر خواهد بود؟ و این که چطور می توانند این رخ دادها را دستکاری، طراحی، مهندسی و یا بازمهندسی نمایند؟ و این طور بود که اولین تلاش های انسان برای پیش بینی آینده شکل گرفت.  اقداماتی نظیر ورد ها و جادو های شمنی، تعبیر خواب، طالع بینی، کف بینی، اختر بینی، و حتی آموزه های مذهبی که کمتر بر مشاهدات و عینیات و واقعیات مبتنی بودند، بخشی از تلاشهای انسان برای پیش بینی آینده را تشکیل می داده اند. پیش بینی آینده بر اساس تعبیر خواب در داستان های مذهبی و غیر مذهبی مختلف مانند داستان حضرت یوسف و نیز کتابهایی مثل تعبیر خواب ابن سیرین آمده است. پیش بینی آینده بر اساس مشیت الهی تقریباً در تمامی کتب مذهبی و ادیان به طرق مختلفی آمده است مانند پیش بینی منجی آخر الزمان یا پیش بینی ظهور پیامبری جدید؛ به عنوان مثال، در دین زرتشت کل تاریخ بشر بعد از زرتشت به ۱۲۰۰۰ سال محدود شده و پیش بینی هایی برای هر ۴۰۰۰ سال و نیز برخی پیش بینی های دیگر انجام شده است.

تنظیم انواع تقویم های سالیانه شمسی و قمری، افق های شرعی روزانه، تقویم های ۱۲ ساله و ۱۲۰ ساله مبتنی بر حیوانات (که تطابق خوبی با دستاورد های جدید در مطالعات لکه های خورشیدی دارند) و مواردی مشابه آن نیز بخشی دیگر را از تلاش های انسان برای پیش بینی آینده تشکیل می داده است که بیشتر بر عینیات، واقعیات و محاسبات و استدلال مبتنی است. این تلاش ها طی تاریخ تکامل و تکوین یافت تا به پیشرفتهای امروزی برسد و اقداماتی نظیر پیش بینی آب و هوا، پیش بینی حوادث نجومی نظیر شهاب باران و کسوف و خسوف، پیش بینی گرم شدن زمین و پیامد های آن، انواع پیش بینی های سیاسی و اقتصادی و نظایر آن برسد و نهایت رشته ای به نام آینده پژوهی از آنها منتج شود.

جایگاه آینده پژوهی در بین رشته های دانشگاهی

رشته های دانشگاهی را عمدتا شامل سه گروه می دانند:

  • علوم (Sciences)
  • هنرها (Arts)
  • فنون و مهندسی (Engineering)

یکی از بحث هایی که در مورد آینده پژوهشی وجود دارد این است که آیا آینده پژوهی یک رشته علمی است، یک رشته هنری  است یا یک شاخه از مهندسی؟ برای این که به این سوال پاسخ دهیم باید ببینیم، اهل این فن و این رشته آن را چگونه تعریف و تبیین می کنند و با چه روشهایی به ماموریتها و مباحث و موضوعات آن می پردازند؟

برخی معتقدند نویسندگانی نظیر ژول ورن (Jules Gabriel Verne)، آیزاک آسیموف (Isaac Asimov)، و نظایر آنها که داستان های علمی_تخیلی را می نویسند یا سایر هنرمندانی نظیر لئوناردو داوینچی که در قالب نقاشی و فیلم های علمی_تخیلی در واقع نوعی از آینده پژوهان و آینده نگاران هستند. آنها همچنین معتقدند که بخش مهمی از پیشرفتهای فنی فعلی ناشی از تخیلات و احساسات گذشتگان بوده است و بخشی از تحولات آینده به تخیلات و احساسات نسل حاضر بستگی دارد، همین نوع آینده پژوهان بسیاری پیشرفتهای علمی و فنی نظیر تلفن همراه، رحم مصنوعی، سفر به فضا، سفر به اعماق اقیانوس، کامپیوتر، روبات ها و آدم روباتها را پیش بینی کرده اند. پس آینده پژوهی در بخشی از خود که به ویژه با مسائل پیشرفت فنی انسان در ارتباط است، رشته ای هنری محسوب می شود.

استدلال فوق شاید از نظر برخی که دید خیلی علمی دارند، استدلال قوی و قابل قبول به نظر نرسد اما باید توجه داشت که آینده از نظر پژوهشگران خود این رشته به عنوان یک عینیت مستقل، واقعیت ندارد، زیرا به مقطعی از زمان اشاره می کند که هنوز فرا نرسیده است و تنها زمانی وجود خواهد داشت که زمان حال شده باشد و تشخیص عدم وجود آینده پیش شرط اساسی و اولیه فهم و شناخت آینده است. بنابراین از آنجا که آینده و جهان آینده وجود و عینیت واقعی ندارند، نمی توان آنها را مطالعه و بررسی کرد؛ بلکه می توان ایده های مربوط به چگونگی شکل گیری جهان آینده را مطالعه کرد (گوهری فر، آذر و مشبکی/۱۳۹۳) و اینجاست که پای احساس، خلاقیت، رویاپردازی و تخیل به میان می آید که پایه های هنر را تشکیل می دهند.

اما باید دانست که عوامل فوق الاشاره صرفاً محدود به هنر نیستند، برای همین بد نیست، نگاه دقیق تری به تعریف هنر بیاندازیم. هرچند برخی هنرمندان و اندیشمندان شرقی و ایرانی نظیر مولوی و حافظ و برخی اندیشمندان غربی نظیر هگل، تعریف هنر را بسیار دشوار و غیر ممکن می دانند (مطهری الهامی/۱۳۹۵) اما همانطور که استفان دیویس (Stephan Davis) در مقاله چالش های تعریف هنر (۱۳۹۰) می نویسد، بسیاری اوقات فرد می تواند، چیز هایی را که به یک گروه خاص تعلق دارند، شناسایی کند ولی هنوز نتواند که تعریف جامعی از آن ارائه نماید، برای همین فقط کافی است، مشخصاتی را که یک اثر هنری را متمایز می کند، شناسایی و بیان کنیم که  این نوع تعریف، به عنوان «تعریف ذاتی یا حقیقی» شناخته می شود. می توان گفت در جمیع تعاریف هنر نکات مهمی به شرح ذیل برای تلقی یک رشته از فن به عنوان هنر یا یک محصول به عنوان هنری موجود و قابل احصاء است:

  • هنر با زیبایی، لذت و شور ارتباط بسیار تنگاتنگ دارد و سعی دارد به این شور و لذت و زیبایی، تجسم و عینیت ببخشد.
  • هنر باید بر اساس آزادی عمل شکل گرفته باشد و چیزی که چارچوب های غیر قابل انعطاف داشته و بر اساس اجبار حاصل شود، نمی تواند وصف هنری را به خود گیرد. برای همین مصنوعات تولید شده توسط دستگاه ها را هنری تلقی نمی کنند.
  • هنر تمایل به آرمانگرایی از دید هنرمند مربوطه دارد و جهان را با عینک شهودی و اشراقی وی می بیند.
  • هنر و خلق اثر هنری نیازمند سطح مناسبی از دانایی و مهارت و توانایی است. و نیازمند نوعی نظم و ظرافت است.
  • هنر و خلق اثر هنری نیازمند شهود، تخیل، رویا پردازی، اشراق و احساس است.

البته برخی معتقد هستند، هنر نسخه برداری از اصل طبیعت است و هر آنچه در طبیعت وجود دارد، می تواند در هنر هم وجود داشته باشد؛ مثل: هوا و هوس، جنایت و خونریزی، و سایر موارد.(بیات/۱۳۸۱) که در این مورد نیز می توان گفت همانطور که برداشت افراد از زیبایی های طبیعی بسیار متفاوت است و برخی ممکن است، صرفاً سرسبزی را زیبایی بپندارند، برخی کوه و برخی دریا، و برخی حتی مسحور زیبایی های کویر شوند و این یعنی تلقی افراد از زیبایی نیز می تواند، متنوع و پیچیده باشد. همچنین زیبایی یک نقطه مشخص نیست بلکه دارای طیف است و این طیف ممکن است چند بعدی باشد.

با این حال برخی دیگر معتقدند که بخش مهمی از مطالعات کاربردی و دانشگاهی آینده نگاری و آینده پژوهی بر اساس مطالعه روندهای عینی موجود و سناریو های قابل حدث و تخمین احتمال و زمان وقوع آنها می باشد که از روشهای علمی استفاده می کنند، پس نتیجه می گیرند، آینده پژوهی بیشتر علم است. اما اینجا نیز بهتر است، ابتدا سراغ تعریف علم برویم.  همانطور که تعریف هنر تا حد زیادی متاثر از فلسفه هنر است، تعریف علم نیز متاثر از فلسفه علم است. چه بسیار چیز هایی که در عهد کهن به عنوان علم شناخته می شدند اما در عصر حاضر کاملا جزو اباطیل قرار گرفته اند، مانند قرار گرفتن جهان بر روی شاخ گاو، مسطح بودن زمین و قرار گرفتن زمین در مرکز جهان.

در عصر نوین علیرغم اینکه مکاتب متعددی در فلسفه علم شکل گرفته و تکامل یافته اند اما می تواند گفت روند آنها، روندی در جهت افزایش دقت فهم بشر و بی طرفی قضاوت و دید علمی بوده است تا یک نوع تقابل کلامی و فلسفی. تعاریف مختلفی که برای علم ارائه شده است، بیشتر تحت تاثیر موضوع پژوهش و دقت مورد نیاز برای آن بوده است اما در اینجا نیز می توان ویژگی های علم را به شرح ذیل بر شمرد:

  • مجموعه ای از فعالیت های آگاهانه و هوشمندانه انسان برای شناخت جهان و پدیده های موجود در جهان و روابط بین آنهاست.
  • این مجموعه فعالیت ها هدفمند و دارای موضوع/ موضوع های مشخص هستند.
  • شامل مجموعه منسجم و مدون از شناخت های حاصل از جهان برای انسان در نتیجه فعالیت از روش علمی است.
  • مجموعه ای از مطالعات دقیق ساختار و رفتار پدیده های عینی جهان فیزیکی است که قابلیت سنجش و آزمون را دارند.
  • پدیده ای است که به انسان قدرت می دهد تا موضوعات جهان هستی را طبقه بندی کرده و شناسایی نماید و دست به پیش بینی بزند و بر این اساس امکان تسلط انسان بر جهان و تغییر آن در جهت دستیابی به مقاصدش را فراهم آورد.
  • مجموعه ای از روش های مشاهده و تحلیل جهان و پدیده های آن و یا تکنیکهای به کارگیری ابزارها لازم برای شناخت جهان و پدیده های موجود در آن و روابط بین آنهاست.

نا گفته نماند، اکثریت قریب به اتفاق تعاریف علم که در اغلب کتب و علوم مورد استفاده قرار می گیرد، اغلب بر «علم حصولی» تاکید دارند تا «علم شهودی یا حضوری». از این لحاظ پدیده های متافیزیکی خیلی کمتر موضوع آنها قرار می گیرد.

ویژگی های ۵ گانه فوق زمانی که به بحث ایده ها یا سناریو های مشخص برای شکل گیری آینده می پردازیم کاملاً در مورد آینده پژوهی مصداق خواهند داشت و آینده پژوهی بیشتر علم خواهد بود اما زمانی که می خواهیم بدانیم، چه سناریو های متصور هستند، شاید بیشتر به سمت شهود و هنر متمایل شویم.

پس از این سوالی پیش می آید که اگر آینده پژوهی یک علم است، در کدام گروه از علوم قابل طبقه بندی است آیا یک علم طبیعی مثل فیزیک است؟ یک علم پایه مثل ریاضی یا فلسفه است؟ یا اینکه یک علم انسانی است؟

برخی مانند فرهنگ نامه بریتانیکا و نیز دایره المعارف آنلاین ویکیپدیا آینده پژوهی را بیشتر یک رشته از علوم اجتماعی یا علوم انسانی (Social Science/Humanity) می دانند، در حالی که برخی دیگر آن به خاطر سبقه تاریخی که در مهندسی دارد و تاکیدی که در مطالعات آینده پژوهی بر پیش بینی فناوری و نوآوری می شود، آن را بیشتر بحثی مهندسی می دانند. پایگاه علمی سیویلیکا نیز آینده پژوهی را یک تخصص علوم انسانی می داند.

برخی آینده نگاری و آینده پژوهی را رشته ای در موازات تاریخ می دانند، چرا که از یک طرف آینده نگاری از داده ها و روند های تاریخی برای پیش بینی آینده استفاده می نماید و از طرف دیگر همانطور که تاریخ رویدادهای گذشته را بر اساس تسلسل و رابطه تعقیبی و پیایندی مطالعه می کند، آینده نگاری نیز رویدادهای آینده را بر اساس تسلسل و رابطه تعقیبی و پیایندی مطالعه و پیش بینی می نماید.

همچنین گروهی آن را یک تخصص بین رشته ای یا فرا رشته ای می دانند که می تواند از تخصص ها و مهارتها و تکنیک ها و اصول علوم مختلف برای انجام ماموریت ها و پیگیری مباحث خود استفاده نماید.

رابطه آینده پژوهی با پیش بینی ها متداول و رایج در علوم و فنون

همانطور که در تعریف علم عرض کردیم یکی از وظایف و کارکردهای علم صرف نظر از رشته و موضوع آن انجام پیش بینی های واقع بینانه و عینی از آینده است. همه علوم نظیر آمار، زمین شناسی، هواشناسی، مهندسی زلزله، کامپیوتر، ریاضی، علوم سیاسی، اقتصاد، مدیریت، نجوم، زیست شناسی و تقریباً همه رشته های علم ترفند ها و روش هایی برای پیش بینی آینده دارند. اما چه ارتباط و چه تفاوتی بین آینده پژوهی و پیش بینی های عادی که توسط سایر علوم انجام می شود وجود دارد؟

همانطور که در بالا گفته شد، آینده پژوهی یک تخصص میان رشته ای است و بیشتر با مسائل راهبردی سر و کار دارد. مسائل راهبردی هم دارای ویژگی های ۴ گانه زیر است:

  • شامل موضوعات و مسائل کلان و عمده می باشد.
  • دارای طبیعت بلند مدت می باشد. بلند مدت در اغلب علوم از جمله اقتصاد شامل دوره زمانی است که طی آن همه عوامل تغییر می کنند.
  • با نااطمینانی و عدم قطعیت مواجه است. نا اطمینانی می تواند از نوعی باشد که ساختار عدم قطعیت شناخته شده یا ناشناخته باشد.
  • دارای ماهیت رقابتی باشد و بر مسائل رقابتی تاثیر گذار باشد.

برخی از اندیشمندان معتقدند وقتی که دامنه زمانی پیش بینی فراتر از ۵ سال آینده را شامل باشد به بحث آینده پژوهی مرتبط خواهد بود. علاوه بر این که آینده پژوهی به پیش بینی در افق بلند مدت و بر موضوعات راهبردی بیشتر مرتبط می شود به اعتقاد برخی پژوهشگران این حوزه آینده پژوهی فراتر از پیشبینی است و ادعای پیشگویی هم ندارد بلکه آینده پژوهی هنر شکل دادن به آینده است، به آن شکل که آینده را میخواهیم و مطلوب ماست.

تاریخچه آینده پژوهی

همانطور که در بالا اشاره شد انسان در طول تاریخ با رویکردهای مختلفی گاهی صرفاً به پیش بینی آینده  اقدام کرده است و گاه گامی فراتر رفته و به ساختن آینده خود همت گماشته است. برای همین ارائه تاریخچه مناسبی برای آینده پژوهی نیاز به مجال بسیار بیشتری خواهد داشت با این حال در این مقاله تلاش می شود با ارائه مختصری از تاریخچه این رشته حداقل تعدادی از آثار برجسته و فاخر آن معرفی شوند.

اغلب اندیشمندان، متخصصان و پژوهشگران آینده پژوهی، سر آغاز پیدایش آینده پژوهی مدرن و علمی را دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۲۰ می دانند که در این دوره حدود ۱۰۰ عنوان کتاب در مورد آینده پژوهی نوشته شده است. یکی از مهمترین این آثار کتاب معروف آرچیبالد است که اختراع تلفن همراه را در سال ۱۹۲۴ پیش بینی کرده است.

با این حال جوهان گولتونگ (Johan Galtung) و سهیل عنایت اله (۱۹۹۷) کارهایی مانند سو ما چین (Ssu Ma Chein) را که در سالهای ۱۴۵-۹۰ قبل از میلادی زندگی می کرده است، یک نمونه اولیه از آینده پژوهی می دانند. از نظر این محققان آثاری مانند «مقدمه» نوشته «ابن خلدون» که در قرن ۱۴ میلادی نوشته شده است و کتاب «اتوپیا» نوشته «سر توماس مور» (Sir Thomas More) را جزو اولین نمونه های آینده پژوهی می دانند. فلاسفه، اقتصاددانان و جامعه شناسان سوسیالیست یا حتی کلاسیک نظیر مالتوس، مارکس، سن سیمون شاید گروه مهمی از آینده پژوهان در قرن نوزدهم بوده اند.

نخستین تلاش سیستماتیک برای پیش بینی آینده شاید کتاب ساوئل مادن (Samuel Madden) در سال ۱۷۳۳ با نام «خاطرات قرن بیستم» است. در این کتاب که به شکل مجموعه نامه های دیپلماتیک است از طرف دیپلمات های کشور انگلستان در قسطنطنیه یا استانبول امروزی، مسکو، رم و پاریس نوشته شده است. در این کتاب در قرن بیستم هیچ گونه پیشرفتی از نظر فناوری نسبت به عصر خود مادن دیده نمی شود و بیشتر بر پیش بینی های سیاسی استوار است.

برخی وارن واگار (W Warren Wagar) معتقد است پدر آینده پژوهی اچ. جی. ولز (H. G. Wells) نویسنده کتاب «پیش بینی تاثیر پیشرفت های مکانیکی بر سبک زندگی و تفکر انسان» است کتاب فوق در سال ۱۹۰۱ منتشر شده است و برخی پیش بینی های خارق العاده انجام داده است. توسعه استفاده از خودرو و استفاده فراوان مردم از مترو در شهر های پر جمعیت به علت افزایش ترافیک، افت ارزش های اخلاقی به علت تلاش بیشتر زنان و مردان به کسب آزادی های جنسی بیشتر، شکست آلمان، تشکیل اتحادیه اروپا، ایجاد نظم جهانی که در آن کشورهای انگلیسی زبان نقش رهبری را خواهند داشت از جمله پیش بینی های ولز بوده است که درست از آب درآمده است اما او پیش بینی کرده بود که انسان قبل از ۱۹۵۰ قادر به ساخت هواپیما نخواهد بود که تقریبا در کمتر از ۱۰ سال تحقق یافت. همچنین او اعتقاد چندانی به زیر دریایی نداشت. او نهایت سقوط سیستم سرمایه داری را پیش بینی کرده بود.

اندکی پس از زمانی که کمونیست ها اتحاد شوروی را به پا کردند و در سال ۱۹۲۱ تشکیلاتی به نام گاسپلن (Gosplan) را برای برنامه ریزی توسعه صنعتی اتحاد شوروی پایه ریزی کردند که یکی از مهمترین وظایف آن طراحی و تدوین برنامه های ۵ ساله توسعه بود. یکی از دانشمندان روس که در گاسپلن کار می کرد در سال ۱۹۲۱ نوولی را با نام «ما» منتشر کرد که یک داستان علمی-تخیلی با موضوع سیاسی بود که به آینده پلیس می پرداخت و نخستین کتابی بود که توسط اتحاد شوروی سانسور شد.

علیرغم کارهای پراکنده ای مانند موارد فوق ظهور آینده پژوهی به عنوان یک رشته دانشگاهی تا دهه ۱۹۶۰ محقق نشد و در این دوران نخستین نسل از آینده پژوهان پرورش یافتند که یکی از آنها هرمان کان (Heman Kahn) استاتژیست آمریکایی است که کتاب هایی نظیر «جنگ هسته ای» ، «سال ۲۰۰۰: چارچوبی برای تماشای سی و سه سال دیگر» و « تفکر در مورد چیز هایی که به فکر آدم نمی رسد» را نوشته است. برتراند دی جونل (Bertrand De Jouvenel) اقتصاددان فرانسوی و موسس «بنیاد بین المللی آینده سازان» و دنیس گابور (Dennis Gabor) دانشمند مجاری-انگلیسی که کتاب «اختراع آینده» را نوشته است از جمله آنها بوده اند.

پیدایش رشته آینده پژوهی در دانشگاه ها تقریبا منشا مشابهی با «دانش سیستم ها»  و نیز ایده اقتصادی-سیاسی برنامه ریزی به ویژه در فرانسه و شوروی داشته است. هر دو کشور قصد احیا خود از خسارات جنگ جهانی دوم را داشتند و دانشمندان و هنرمندان آنها سعی در تصویر چهره ای بسیار خوب برای آینده کشورشان بوده اند. این در حالی است که در آمریکا پیدایش رشته آینده پژوهی بیشتر در سایه توسعه و پیشرفت تحلیل سیستم ها رخ داد. «جامعه تحقیقات عمومی سیستم» که در سال ۱۹۵۵ در آمریکا تاسیس گردید  قصد داشت تا به فهم سایبرنتیک دست یابد و از دانش سیستم برای کاربردهای اجرایی و عملی استفاده نماید.

در این دوران اندیشمندان متعددی نظیر فرد ال پولاک (Fred L. Polak) با کتاب «تصویر آینده»(۱۹۶۱)، مارشال مک لوهان (Marshal Mcluhan) با کتابهای کهکشان گوتنبرگ (۱۹۶۲) و «فهم رسانه: توسعه انسان» (۱۹۶۴) به بحث در این مورد پرداختند که فناوری چگونه ادراک شناختی انسان را متحول خواهد ساخت.

در سال ۱۹۶۷ «فدراسیون جهانی آینده پژوهی» (WFSF) توسط اندیشمندانی چون گاتلونگ (John Gatlung) تاسیس شد. سپس سازمان جهانی مطالعات آینده توسط اداورد کورنیش (Edward Cornish) تاسیس شد.  در سال ۲۰۰۲ نیز اتحادیه آینده پژوهان حرفه ای با شرکت ۴۰۰ اندیشمند از ۴۰ کشور جهان تشکیل گردید.

دانشگاهی هایی نظیر انستیتو فناوری ماساچوست، برلین، تورکو، هوستون و هاوایی جزو نخستین دانشگاه هایی بودند که با عناوینی اندکی متفاوت رشته آینده پژوهی را اغلب هم در سطح کارشناسی ارشد دایر کردند.

منابع و مآخذ:

  • https://theconversation.com/futurology-how-a-group-of-visionaries-looked-beyond-the-possible-a-century-ago-and-predicted-todays-world-118134
  • https://en.wikipedia.org/wiki/Futures_studies
  • آذر، عادل و گوهری فر، مصطفی و مشبکی،اصغر/۱۳۹۴/ ارائه تصویر آینده سازمان با استفاده از رویکرد برنامه ریزی سناریو (مورد مطالعه: مرکز آمار ایران)/ فصلنامه علوم مدیریت ایران/دوره۱۰ شماره۳۸/صص۳۶-۶۵
  • واعظی، سید کمال و قمیان، محمد مهدی و وقفی، سید حسام/۱۳۹۶/آینده پژوهی در علوم انسانی با رویکرد مدیریت دانش: ملاحظات، دستاوردها و روشها/نشریه مدیریت سازمانهای دولتی/دوره ۵ شماره ۳/پیاپی۱۹/صص ۳۱-۴۶
  • بیات، طاهره/۱۳۸۱/بحث و بررسی پیرامون مبانی فلسفه هنر/ مجله شمیم یاس/ پیش شماره ۱۴
  • مطهری الهامی، مجتبی/۱۳۹۵/تاملی در تعریف هنر/ روزنامه راه ماندگار(افغانستان)/ شماره شنبه ۱۷ ثور۱۳۹۵
  • گروه مترجمان/۱۳۹۰/ مجموعه مقالات چیستی هنر/ مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما
  • Galtung, Johan and Inayatullah, Sohail (1997). Macrohistory and Macrohistorians. Westport, Ct: Praeger.
3+

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازگشت به بلاگ